اندیشۀ سیاسی ـ تربیتی علوی در نامه های نهج البلاغه( جلد یازدهم)
سال انتشار: 1397
این مجلد از یک مقدمه و شرح کلمات قصار شمارۀ 101 تا 221 نهج البلاغه پدید آمده است. حضرت استاد در قسمتی از مقدمه چنین می گویند:« خدای را سپاس گزارم که در این مجلد، توفیق شرح 120 حکمت از کلمات قصار نهج البلاغه را به این خادم بارگاه مقدس علوی و شارح اندیشه های ناب مرتضوی عطا فرمود. در مقدمۀ هر یک از مجلدات پیشین، قصیده ای تقدیم محضر خوانندگان گرامی و مدیحه ای هر چند ناچیز ـ همچون قطره ای کوچک در برابر دریایی بی کران ـ تقدیم پیشگاه عالی جاه مولای متقیان، که لنگر زمین و آسمان است، شده. دریغ است که در این مجلد کوتاهی شود.
پای ملخی نزد سلیمان بردن/ عیب است و ولیکن هنر است از موری
ما نمی توانیم کنه وجود آن آیت عظمای حق را درک کنیم، ولی می توانیم از اشعۀ تابناک آن خورشید عالم تاب در حد ظرفیت و بصیرت بهره گیریم. مگر نه این است که از خورشید، نورش را و از دریا، موجش را با دیدگان قاصر خود تماشا می کنیم؟! اگر نهج البلاغه خورشید است، ما به تماشای نورش نشسته ایم و اگر دریاست، ما امواجش را می نگریم.
امام علی(ع) اگر بشر است، تجلی گاه انوار بی کران آفریدگار و مظهر تام اسماء الله است و اگر فوق بشر است، ما را به عرصۀ سیمرغ راهی و بر باب مدینۀ علم نبوی گذری نیست. او همان است که باید او را در کلام ماندگار خالق ـ که مخلوق خود را بهتر از همگان می شناسد ـ و در پیام جاویدان معلم و مرشدش که او را از کودکی زیر نظر داشته و روز به روز پرچمی از اخلاق کریمۀ خود را بر افراشته و او را به اقتدا واداشته بشناسیم. او مولاست. مولای حقیقی کسی است که آزادی بخشد، نه این که طوق رقیت بر پایمان افکند.
کیست مولا آن که آزادت کند/ طوق رقیت ز پایت واکند
ما بعد از پیامبر رحمت، مولایی جز او و جانشینان مععصومش نشناخته ایم، زیر هر چه جست و جو کرده ایم، در میان مدعیان کسی نیافتیم که در خور مولویت و شایستۀ تأسی و اطاعت باشد. و اینک فاش می گویم و از گفتۀ خود خشنود و دل شادم، زیرا بندۀ عشقم و بندۀ عشق از قید هر دو جهان آزاد است.»
حضرت آیت الله بهشتی، سپس قصیده ای زیبا و دل نشین در سی بیت در مدح مولای بی بدیل متقیان و امام عارفان حضرت امیر المومنین علیه آلاف تحیات المصلین تقدیم می کنند که قسمتی از آن چنین است:
صالح المؤمنین مرا مولاست/ آیۀ قرآن بر این سخن گویاست
یاد کن لیلة المبیتش را/ تا بدانی که بر همه آقاست
شاهدی بر رسالت نبوی/ در دو عالم مقام او والاست
گر تو از اهل معرفت باشی/ نیک دانی که حضرتش اولاست
آیۀ «انما» بخوان و ببین/ بر همه مؤمنان علی مولاست
او قسیم بهشت و دوزخ شد/ حق حق او شفیع روز جزاست
شد مقرب به درگه یزدان/ کز هواهای نفس، پاک و رهاست
آن گاه می نویسند:« حق این است که به عجز خود اعتراف و اعلام کنیم که هیچ نظم و نثری را یارای آن نیست که بر بلندای وجودش پر زند و تا قله های عرشی اش بالا رود. آب دریاها را برای تر کردن سر انگشت و شمردن صفحات بی شمار کتاب فضلش کافی نیست.
حقیقت وجود او جامع همۀ حقایق و مجموعۀ همۀ کمالات است. به فرمایش پیامبر اعظم(ع) همان طور که هر امتی را فاروقی و صدّیقی بوده، امت اسلامی را فاروق و صدّیق، علی است. او کشتی نجات این امت و باب حطّه و یوشع و شمعون و ذوالقرنین آخر الزمان است.
از خدای متعال، توفیق پیروی راه او و بهره گیری از رهنمودهای عالی جاه او مسئلت داریم.
|