تالیفات حضرت آیت الله العظمی بهشتی
کتاب ها » آثار تفسیری » جزئیات کتاب
  

ترجمۀ تفسیر مجمع البیان( جلد پنجم)
انتشارات: فراهانی
محل نشر: تهران
سال نشر: 1351
تعداد صفحات کتاب: 320

تفسیر مجمع البیان، تالیف مفسر بزرگ عالم تشیع، شیخ ابو علی الفضل بن الحسن الطبرسی رحمت الله علیه، متوفای سال 548 هجری قمری است. تفسیر مجمع البیان از جمله تفاسیر بسیار معتبر و حائز اهمیت در جهان اسلام و به ویژه جهان تشیع است. اما پیش از معرفی ترجمۀ شماری از مجلدات تفسیر مجمع البیان که از سوی حضرت آیت الله بهشتی انجام شده، خالی از لطف نیست خاطرۀ شنیدنی و جالب ایشان را در خصوص ترجمۀ این مجلدات از نظر بگذرانیم. در سال 1382 رادیو فرهنگ، مصاحبۀ مفصلی با حضرت آیت الله بهشتی در بارۀ ابعاد و زوایای گوناگون علمی و سیاسی و اجتماعی ایشان انجام داد. در بخشی از این برنامه، ایشان خاطرۀ خود را از ترجمۀ تعدادی از مجلدات تفسیر مجمع البیان این گونه بازگو نمودند:«این هم خاطرۀ خوبی است. ماه رمضان 1352 در یکی از مساجد تهران در آریا شهر( صادقیۀ کنونی) هم نماز می خواندم هم منبر می رفتم. آقای شمس فراهانی که از ناشرین تهران است با میزبان ما  دوست بود. یک شب افطار دعوت شده و آمده بود آن جا. من و ایشان هم یکدیگر را نمی شناختیم.  والبته او دورادور مرا می شناخت. وقتی آمد گفت به به! چه خوب شد من شما را دیدم! من دارم این تفسیر مجمع البیان را ترجمه می کنم و به هر کدام از علما و مولفین و مترجمین یک جلد دادم که ترجمه کنند. من سه هزار تومان برای هر ترجمه می دهم وجلد اول این تفسیر را آقای نوری همدانی و آقای مفتح مشترکا ترجمه کرده اند و من در دو جلد چاپی کرده ام. آقای مفتح که شهید شد و آقای نوری هم الآن از آیات و مراجع قم هستند.  جلد دوم را هم شما برای من ترجمه کنید.  گفتم من حرفی ندارم. برایت ترجمه می کنم و من سریع هستم در ترجمه. فکر نکن من اگر ترجمه کنم یک سال طول می کشد. من یکی دو ماه دیگر تحویلت می دهم! ولی شرط دارد. شرطش این است که من خیلی آرزو دارم بروم زیارت بیت الله الحرام ولی پول ندارم و شما عهد کنید که این پول را به من ندهید بلکه بدهید به یکی از این کاروان های تهران و اگر هزار تومان هم لازم شد خودم تهیه می کنم. گفت من حتما این کار را می کنم و شما هم حتما ترجمه را انجام بدهید. گفتم بسیار خوب و خیلی خوشحال شدم. اما حقیقش این بود که یکی دو روز قبلش شب نشسته بودم این دعا را می خواندم: وارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کل عام! این را که خواندم یک دفعه زد به سرم. گفتم خدایا من از بچگی هر چه یادم هست همیشه این دعا را خواندم  و هی گفتم خدایا امسال و هر سال زیارت خانۀ خودت را نصیبم کن. تو یک بارش را هم ندادی! چرا باید این طور باشد؟! ما این همه بخواهیم و هیچ وقت انجام نگیرد! واقعا این را با یک دل شکسته ای گفتم. همان شب خواب دیدم که چمدانم را بسته ام و دست گرفته ام و دارم می روم زیارت بیت الله! بعد که بیدار شدم اهمیتی به این خواب ندادم و گفتم این لابد عکس العمل آن حرف هایی بود که در بیداری زدم. و یکی دو روز بعد هم آقای شمس فراهانی آمد و این صحبت مطرح شد و فهمیدم خوابم درست بوده است. و من تتمۀ ماه رمضان و چند روزی بعد یعنی یک ماهه، جلد  دوم را ترجمه کردم و گذاشتم در اختیار ایشان و به هر حال از برکت ترجمۀ آن جلد تفسیر مجمع البیان ما هم مشرف شدیم به بیت الله الحرام!»

در جلد پنجم، تفسیر آیات اول تا نود و ششم سورۀ مبارکۀ نساء ترجمه شده و در 320 صفحه به چاپ رسیده است.