سخن سردبیر
نگاهی به رابطۀ عقل و دین در بیانات مقام معظم رهبری
مکتب الهی و انسان ساز اسلام، به معنای دقیق کلمه، مجلا و مظهر دو اصل وزین «عقلانیت دینی» و «دیانت عقلی» است. در این آخرین و کاملترین آیین آسمانی، عقلانیت و دیانت، در ارتباطی دو سویه و متعامل، هر دو در خدمت یکدیگرند و به توسعه و تعالی یکدیگر کمک میکنند. امّا کمک و یاری دین به رشد و شکوفایی و بالندگی عقل، که طبق بیان نورانی امام هفتم(ع)، اولی «حجت ظاهری» و دومی «حجت باطنی» خوانده شده1، در این فراز از سخن حضرت امیرالمؤمنین(ع) به خوبی تبیین شده است: «فبعث فیهم رسله، و واتر الیهم انبیائه، لیستأدوهم میثاق فطرته، و یذکّروهم منسیّ نعمته، و یحتجّوا علیهم بالتبلیغ، و یثیروا لهم دفائن العقول2.» در این فرمایش روشنگرانه، که در باب فلسفۀ بعثت رسل و انبیای عظام الهی است، چهارمین قسمت ناظر به آشکار ساختن و به فعلیت رساندن عقلهای دفن شدۀ بشری است و به خوبی حکایت از آن دارد که در حقیقت، حجت ظاهری در خدمت حجت باطنی است3 و به پرورش و شکوفایی و کمال آن کمک میکند.
از سوی دیگر، دین هم به عقل ورزی و اندیشهگری در آیات تدوین و تکوین فرا میخواند و از پیروانش انتظار دارد عقل و خرد خویش را به کار اندازند و برای شناخت و فهم درست و عمیق مفاهیم و آموزههای دینی از نیروی عقل و اندیشه بهرهبرداری کنند. قرآن کریم به کرّات و مرّات، هنگام برشمردن آیات الهی، درک و فهم این آیات را در گروه کاربرد عقل معرفی میکند و با آوردن این جمله که: «انّ فی ذلک لآیات لقومٍ یعقلون» (الرعد، 4؛ النحل، 12) تصریح میکند که درک حیث «آیاتی» حقایق جهان هستی، منوط به تعقل و تفکر است. حضرت علی(ع) اهمیت و منزلت عقل را تا آنجا میداند که میفرماید: «الادب و الدین نتیجة العقل4»، «لا دین لمن لا عقل له5»، و «قواعد الاسلام سبعة: فاولها العقل ...6».
در این شماره میخواهیم رابطۀ عقل و دین را در پرتو بیانات مقام معظم رهبری، که خود یکی از پرورش یافتگان دو اصل متین عقلانیت دینی و دیانت عقلانی است و در سیرۀ علمی و سلوک عملی خویش، همواره نشان داده است که پیرو با اخلاص این دو اصل خدشه ناپذیر است، تبیین کنیم و بیانات حکیمانة ایشان را الهام بخش و هدایتگر حرکت علمی این دوفصلنامه قرار دهیم. در این راستا، دو نمونه از سخنان معظمله را که اولی ناظر به «دیانت عقلانی» و دومی ناظر به «عقلانیت دینی» است ذکر میکنیم.
ایشان در محرم سال 1430 در دیدار با مداحان و ذاکران حضرت اباعبدالله(ع) میفرمایند:
صدای بعضی از آقایان مداحان خوب است، ولی با خواندن آنها انسان چیزی یاد نمیگیرد؛ امّا بعضی نه؛ وقتی شعر میخوانند، معرفتی را به ما میآموزند. گاهی کلمات مدح آمیزی از ائمه علیهمالسلام پشت سر هم میآوریم که نه درست مستمع به عمق این کلمات میرسد، نه با فهمیدن آن کلمات چیزی بر معرفت او اضافه میشود. اینها ارزش چندانی ندارد.
چنان که ملاحظه میشود، روی سخن معظمله با گروه مداحان و ذاکران و مرثیه خوانان خاندان اهل بیت علیهمالسلام، و تأکید ایشان بر این اصل اساسی است که مداحی دینی باید بر پایۀ معرفتبخشی عقلانی استوار باشد. آن گاه در ادامه، در امر مداحی بر سه عنصر هنر، تعقل و پیام تأکید کرده، دربارۀ عنصر تعقل میفرمایند:
عنصر دوم، عنصر تعقل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست، و حرف خوب در لابلای این شعرها فراوان وجود دارد و میتواند ذهنها را قانع کند... وظیفه و مسئولیت بزرگ جامعۀ مداح این است که مطالبش پرمغز و پرمحتوا باشد و به شیوۀ درست این را اداره کند... شما ببینید مداحان اهل بیت علیهمالسلام در دوران حیات معصومین، بر روی چه چیزهایی تکیه میکردند. شعر دعبل، شعر کمیت، شعر فرزدق بر روی چه چیزهایی تأکید داشت.
در مجموعۀ رهنمودهای مقام معظم رهبری، گفتارهایی نیز وجود دارد که معطوف به «عقلانیت دینی» است. یک نمونه، بیاناتی است که در سال 1388 در دیدار با بانوان قرآن پژوه و فعال قرآنی ایراد فرمودهاند. ایشان در این دیدار، نکات مهمی در باب اسلامی سازی علوم انسانی- که رهاورد تلاش و تکاپوی عقلانی بشری است- مطرح نموده، بر این نکته تأکید کردند که پایههای علوم انسانی در دانشگاهها باید بر قرآن استوار باشد. با هم گوشههایی از سخنان ایشان را از نظر میگذرانیم:
مبنای علوم انسانی غرب که در دانشگاههای کشور به صورت ترجمهای تدریس میشود، جهان بینی مادی و متعارض با مبانی قرآنی و دینی است، در حالی که پایه و اساس علوم انسانی را باید در قرآن جستوجو کرد...
حضرت آیت الله خامنهای یکی از مسائل مهم و اصلی در قرآن پژوهی را استخراج مبانی علوم انسانی دانستند و تأکید کردند:
اگر این کار انجام شود، پژوهشگران با استفاده از مبانی قرآنی و همچنین استفاده از برخی پیشرفتهای علوم انسانی میتوانند بنای رفیع و مستحکمی را از علوم انسانی پایهگذاری کنند.
پینوشتها
1- یا هشام، انّ الله علی الناس حجتین: حجة ظاهرة و حجة باطن. فامّا الظاهرة فالرسل و الانبیاءو الائمه(ع)، و امّا الباطنة فالعقول. (محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج1، ص48).
2- علی نقی فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، خطبۀ 1، ص950.
3- ما این موضوع را در کتاب آیین خردپروری، به تفصیل بررسی کردهایم.
4- سیداصغر ناظم زاده قمی، جلوههای حکمت، ص412.
5- سیدحسین شیخالاسلامی، گفتار امیرالمؤمنین، علی(ع)، ص970.
6- ابومحمد الحسن الحرانی، تحف العقول، ص196.